چهارشنبه، اسفند ۱۵، ۱۳۸۶

دو خط آبي، دو خط قرمز

 

Secret tellingمطلب زیر از یک سایت دیگر کپی رایت شده است. با عرض پوزش. هدف خواندن است.

 

دو خط آبي، دو خط قرمز


صد سال بعد از 8 مارس 1908، وقتی که 15000 زن کارگر پارچه بافی در مانهاتان به خيابان آمدند تا ليست درخواست های خود برای بهبود شرايط کار زنان را زير باتوم های پليس در مقابل جامعه مردسالار بگذارند، موقعيت زنان در بخش هايی از جهان بسيار بهبود يافته است. اما نه همه جا، و نه برای اکثريت زنان جهان. کافی است زن در,طرف غلط, جهان به دنيا آمده و از نخبگان نباشد تا از آسمان بر سرش سنگ ببارد. داستان زندگی ماتاکانه متسينگ، شرح حال گويايی از وضعيت فاجعه بار انبوهی از زنان عصرماست. جميمه خان سفير يونيسف ديداری با او داشت که گزارشی از آن را در نشريه انگليسی اينديپندنت منتشر کرده است.[ينديپندنت 2 مارس 2008]. در زير ترجمه آزاد اين گزارش را ميخوانيد.

آبستن و مبتلا به ايدز بعد از يک تجاوز، اما شادمان از تلاش برای ياری رسانی

چه چيزی ميتواند بدترازمورد تجاوز قرار گرفتن باشد؟ به شما تجاوز شده باشد و بعد ببينيد از کسی که به شما تجاوز کرده آبستن شده ايد. يا مورد تجاوز قرار گرفته، آبستن شده باشيد و بعد دريابيد ويروس ايدز را گرفته ايد، و کودکی که هنوز متولد نشده در معرض خطر آلودگی به اين ويروس قرار دارد.

ماتاکانه متسينگ که فقط 21 سال دارد سه ماه بعد از اينکه مورد تجاوز کارفرمای خود قرارگرفت، در حالی که بيکار شده و بيمار بود به يک درمانگاه محلی در لسوتو رفت. در آنجا از او دو آزمايش به عمل آوردند.

پرستار به او گفت: ,دو خط آبي، تو آبستنی,. ,و اينجا دو خط قرمز، تو HIV مثبت هستی,.چهار خط - دو تا قرمز، دو تا آبی. در ده دقيقه. ماتاکانه دو روز گريست. بدتر هم در پيش بود. او دريافت که ويروس را به مرد محبوبش که ميخواست با او ازدواج کند انتقال داده است. و بعد، خانواده خودش نيز آلوده شدند، هر دو خواهر و مادرش که در عرض يک سال جان دادند.

دو سال بعد من با ماتاکانه نشسته ام، در رابطه با کارزار روز مادر يونيسف با هدف قطع انتقال ويروس ايدز از مادر به کودک تا سال 2010. او لاغر است مثل يک دختر بچه نوجوان. لباس محلی لسوتو* را پوشيده و عکسی از دختر دو ساله اش را همراه دارد. او يکی از شادترين افرادی است که درتمام زندگی ام ديده ام. انگليسی را روان صحبت ميکند بااينکه هرگز آموزش نديده است. و حالا يک فعال کارزار جلوگيری از ايدز و مشاور[ما] در لسوتو است.

در نبردی دايمی. ماتاکانه عليرغم آنچه برای خودش روی داده بود، نتوانست مادرش را متقاعد کند که به درمان تن دردهد. , مادر وخواهرانم وقتی فهميدند من HIV دارم، اول به من خنديدند. آنها مرا به خاطر اينکه مبتلا شده بودم دوست نداشتند. بعد مادرم فهميد خودش HIV دارد و از اين مساله شرم داشت. مادرش مرد. برادرش مرد. زن برادرش مرد. دوستان ماتاکانه هنوز از استفاده از کاندوم امتناع می کنند. ناداني، احساس ننگ و خرافات غالب است. او به من می گويد تجاوز در مقياس گسترده صورت می گيرد. دختران باکره، اغلب در سنين قبل از بلوغ، توسط مردانی مورد تجاوز قرار ميگيرند که تصور ميکنند اينکار ابتلای خود آنها به بيماری را درمان می کند. بعضی از مردان فکر می کنند کاندوم حامل ويروس ايدز است.

در لسوتو بيشتر مردان در معادن آفريقای جنوبي،کشورهمسايه، کار می کنند. آنها به روسپی خانه هايی می روند که پر است از تن فروشان مبتلا به ويروس ايدز. ويروس را ميگيرند و به همسران خود منتقل ميکنند. همسران آنها آبستن می شوند. ويروس به بچه های آن ها منتقل می شود.

در گردهمايی سران در 2007 دولت انگليس همراه به بقيه دولت های G8 قول کمک های اساسی جهت تامين داروهايی لازم برای جلوگيری از انتقال ويروس از مادران حامله به کودکان شان را دادند. امروز از هر پنج زن تنها يکی امکان دسترسی به دارو دارد. هزينه لازم خيلی زياد است. يک و نيم ميليارد دلار ولی مشکل هم بسيار بزرگ است. هر دقيقه يک بچه با HIV به دنيا می آيد و يک بچه ديگر به علت ابتلا به آن می ميرد.

موفقيت ماتاکانه اين است که به شکرانه داروی يک پوندی Nevirapine دخترش HIV منفی است.

 


*
لسوتو در همسايگی آفريقای جنوبی قرار دارد و از کشورهای مشترک المنافع است. از اينجا الماس صادر ميشود و يکی از مراکز توليد شلوارهای معروف جين Levi's است. کشور کوچک دو ميليونی يکی از بالاترين درجات ابتلا به ايدز را دارد. مرگ و مير ناشی از ايدز باعث شده طول عمر متوسط حدود 37 سال باشد.